جدول جو
جدول جو

معنی احمد خزاعی - جستجوی لغت در جدول جو

احمد خزاعی(خُ)
احمد بن نصر بن هیثم از اشراف بغداد بود و جد او مالک یکی از نقباء بنی عباس بود. احمد از گروهی بود که مخالف با خلق قرآن بودند و نیز به خلیفه الواثق بالله طعن می زد تا آنکه به اطلاع خلیفه رسید که گروهی بر او جمع شده و بنام او امر بمعروف و نهی از منکر و نیز بر او قصد خروج دارند واثق او را بزندان انداخت و با دست خود در سامراء او را کشت و سرش را به بغداد فرستاد. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 83)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ)
اسود بن خزاعی. صحابی بود (از قاموس الاعلام). صحابی یکی از واژه های کلیدی در تاریخ اسلام است و به شخصی اطلاق می شود که پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را ملاقات کرده، مسلمان شده و بدون بازگشت از دین، در همان حالت مسلمان از دنیا رفته باشد. صحابه از منابع مهم روایت احادیث و سنت نبوی هستند. بررسی زندگینامه صحابه برای درک بهتر سیره پیامبر و تاریخ صدر اسلام ضروری است.
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
خیالی (شمس الدین...بن موسی...). یکی از علمای عهد سلطنت محمدخان ثانی عثمانی. او مردی ادیب و فاضل و صالح بود و در بعضی مدارس تدریس میکرد و بر شرح عقاید نسفیه و بر حاشیۀ تجرید حواشی دارد و کتاب نظم العقائد استاد خود حضربک را شرح کرده است. رجوع به قاموس الاعلام و رجوع به خیالی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
داعی. از قدمای شعرای عثمانی است و از پیوستگان شاهزاده سلیمان چلبی پسر یلدرم با یزیدخان. اصل او از مردم کرمیان بود و منظومه ای بنام جنگ نامه و بعضی مراسلات دارد و از اشعار اوست:
کوزم هیچ کورد یکک
وارمی بحق سورۀ طاها
بنم یارم کبی فتنه
بنم کو کلم کبی شیدا.
رجوع بقاموس الاعلام شود
لغت نامه دهخدا